این روزها...
سلام به یکی یدونه ی خودم که این روزها همش دوست داره باهاش بازی کنم و تمام هوش و حواسم به اون باشه.حتی وقت هایی که از مبل بالا میره منو صدا میکنه تا نگاش کنم، یا وقت هایی که میخواد با اسباب بازی هاش بازی کنه، یا وقتی حلقه هاشو در میاره و دوباره از نو میچینه. این روزا به من خیلی وابسته تر شدی، دیروز روی مبل نشسته بودم و داشتم تلویزیون نگاه میکردم اومدی پیشم و گفتی مامان و دستاتو باز کردی : یعنی بغلم کن، منم بغلت کردم و کنار خودم روی مبل نشوندمت ...
نویسنده :
مهندس زهرا فرجی
14:02